سکوت , اشک
و تنهایی و غربت و تیرگی
همه و همه ,حنجره ام را خصمانه می فشارد
آه تلخی در بغضم
و درد عجیبی در اعماق وجودم
وجود سراسر احساسم
غیر از این درد سنگین,
وجود گرم و روشنی را در اعماق قلبم
احساس می کنم;
وجودی که نور است وروشنایی دل ها
آه! تنها اوست گرمی وجود
و به واسطه اوست که به زندگی امیدوارم
و اوست که همه درد هایم را التیام می بخشد.